دل نوشته های من

ساخت وبلاگ
از لحظه ای، که تو رفتی،

زمان برای من کند شده

و دیر می گذرد،

در تمام خاطراتم،

تو را می بینم

و با کلماتی که از روح و ذهنم

و اعماق قلبم،سرچشمه می گیرند،

دلنوشته هایم را برای تو می نویسم،،

نمی دانستم، که تمام لحظات

 زیبای با تو،

خاطراتی می شوند،

که در طول شبهای بی تو،

روحم را، به آتش می کشند،

ذهنم را آشفته،

قلبم را نگران و بی قرار می کنند.

جلیل- میاحے

دل نوشته های من ...
ما را در سایت دل نوشته های من دنبال می کنید

برچسب : از لحظه ای که رفتی,از لحظه ای که رفتی بارون داره میباره,از لحظه ای که رفتی سیاوش سهراب, نویسنده : 5jalilmayahi6 بازدید : 140 تاريخ : پنجشنبه 18 آذر 1395 ساعت: 7:25

قلب از یاد رفته ی من،  به همه بگو! که تو از سنگ نیستی و مثل تمام قلبها، عشق می ورزی و عاشق می شوی، احساس میکنی و دوست می داری، وابسته و متنفر می شوی، شاد و غمگین می گردی و می شکنی، و هرکسی که، می آید و می رود، رد و اثری در تو به جا می گذارد، به همه بگو! چقدر آه و ناله می کردی و چه زجه هایی می زدی، و هیچ کسی صدایت را نمی شنید، به همه بگو! چقدر گریه می کردی و چه اشک هایی می ریختی، و هیچ کسی به آنها توجه ای نمی کرد، به همه بگو! که با قرار دادن حروف درکنار یکدیگر چه کلماتی و چه جمله هایی را  خلق میکردی و از سکوت آنها، حرف هایت را می نوشتی، و همه آنها را می خواندند، اما معنا و مفهومش را نمی فهمیدند و بی تفاوت از کنارشان می گذشتند، جلیل میاحے دل نوشته های من ...
ما را در سایت دل نوشته های من دنبال می کنید

برچسب : ای قلب دربدر از یاد مبر,قلب یادش میره پمپاژ, نویسنده : 5jalilmayahi6 بازدید : 133 تاريخ : پنجشنبه 18 آذر 1395 ساعت: 7:25

میخواهم از عشقت و احساسم بنویسم، روزی که تو را دیدم و نگاهم به چشمان تو افتاد، در قلبم، غوغا به پا شد و تمام حروف و کلمات دست به انقلاب زدنند و روایت عشق تو را بدون هیچ دروغ و خرافاتی نقل کردنند،و نوشتند، همیشه انتظار دیدن تو را می کشیدم  وقتی که می آمدی،و تو را می دیدم از عالم وآقعی خارج،می شدم و در بین آسمان و زمین پرواز می کردم و محو تماشای تو و چشمانت می شدم، حالا که تو نیستی، من هر روز انتظار شب و تاریکی اش را میکشم، میدانی چرا؟ تا سر، بر بالین بگذارم و چشمانم را ببندم  و آخرین صحبت هایت، صدای خنده هایت و نبض تو را بشنوم، تا آخرین آغوشت،  آخرین بغل کردنت و صورت زیبایت را ببینم، تا خودم را در تاریکی شب مخفی کنم و برای تو و عشقت و تمام لحظه های زیبای با تو بودن گریه کنم. گریه ای که هیچکس  نمی تواند عمق آن را بفهمد. جلیل - میاحے دل نوشته های من ...
ما را در سایت دل نوشته های من دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 5jalilmayahi6 بازدید : 106 تاريخ : پنجشنبه 18 آذر 1395 ساعت: 7:24

اشخاصی در زندگی من حضور دارند که، بودنشان، سعادت و خوشبختی است وجودشان، زندگی مرا زیبا می کند قلبشان، رنگی خاص به حیاتم می دهد عشقشان، پاک و بی ریا،صادق و طاهر است رفاقتشان، بزرگترین گنج دنیاست کلامشان، روح مرا معطر و مزین می کند لبخند شان، امید را در دلم روشن می کند آنها همیشه،نوشته هایم را می خوانند، بدون اینکه  بفهمم، مراقب من هستند، حالم را از تن صدایم و لحن گفتارم می فهمند، تمام احساسم را درک می کنند، همیشه روحم را قبل از خودم،صدا می کنند، در تمام شادی هایم و غم و غصه هایم شریک می شوند، آنها نمی توانند دوری مرا تحمل کنند و همیشه درکنارم حضور دارند مانند یک کوه پشت من ایستاده اند آنها مستحق کلید قلبم هستند،، خدایا آنها را از هرنوع بیماری و بلا دور بفرما تقدیم به دوستای خوبم جمال و حمید جلیل میاحے   دل نوشته های من ...
ما را در سایت دل نوشته های من دنبال می کنید

برچسب : دوستان خوب من,دوست خوب من,دوست خوب من سلام, نویسنده : 5jalilmayahi6 بازدید : 126 تاريخ : جمعه 12 آذر 1395 ساعت: 9:25

از پشت پنجره اتاقش، به کوچه های قلبم، که از شلوغی و ترافیک کلمات، رنج می برد، تماشا می کرد. و به باران، که با قطراتش، تمام برگ هایم را، خیس می کرد و کلمات آنها را، یکی پس از دیگری، می شست و پاک می کرد، بی تفاوت، از پشت پنجره،  تماشا می کرد، و با نگاهش، هیزم را در آتشدان قلبم، به آتش می کشید. و به چشمانم، که تمام کلمات را، برایش می سرود، تماشا می کرد، و من در عالم خیال، همراه او سوار بر درشکه رویاها می شدم، و به سرزمین قلبش، سفر می کردم، و در خیابانها، و کوچه های قلبش، گم می شدم، و او همچنان، بی تفاوت، از پشت پنجره اتاقش، بیرون را تماشا می کرد. جلیل میاحے دل نوشته های من ...
ما را در سایت دل نوشته های من دنبال می کنید

برچسب : عالم خیال,عالم خیال چیست,عالم خیال متصل و منفصل, نویسنده : 5jalilmayahi6 بازدید : 131 تاريخ : جمعه 12 آذر 1395 ساعت: 9:25

روزها چه سریع سپری می شود و سال به سال می گذرد، شادی ها و خوشی ها با دقایق و ساعت ها مثل یک خواب،همراه روزهای عمرم گذشت بعضی روزها ناراحت و بعضی روزها خوشحال و بعضی روزها درس هایی از دنیا فرا گرفتم و بعضی از روزها راه های زیادی را طی کردم که به رویاهایم برسم، اما جز خستگی قدم هایم حاصل دیگری نداشت، در طول حیاتم دروغ های زیادی شنیدم و حقایق های زیادی دیدم،،،، مسلمانی دیدم،اهل دین و نماز و روزه بود مسلمان دیگری،اهل دروغ و زنا و رباء بود مسلمانی دیدم،اهل انفاق و خمس و زکات بود مسلمان دیگری،اهل اختلاص و دزد بیت المال بود شخصی تهی دست و بیچاره بود دیگری مالک صد خانه بود شخصی آرزو را بر توهم بنا کرده بود دیگری مرده و حقایق را نفهمیده بود شخصی دارای قصر و املاک بود اما جای خوابش بسیار تنگ بود جلیل میاحے دل نوشته های من ...
ما را در سایت دل نوشته های من دنبال می کنید

برچسب : روزهای عمر در عقرب,روزهای عمر در عقرب سال 95,روزهای عمر, نویسنده : 5jalilmayahi6 بازدید : 158 تاريخ : جمعه 12 آذر 1395 ساعت: 9:25

سفره هفت سین دیدو بازدید جشن و شادی خبر عید را می دادند و من تنها در کنجی نشسته ام   آب شدن برف ها باز شدن شکوفه ها برگشت پرستوها نوید بهار را می دادند و من تنها دور از همه در کنجی نشسته ام   غم و غصه سکوت و درد نهفته حرف های نگفته حضور دلتنگی را اعلام می کردنند و من تنها بی همنفس در کنجی نشسته ام   ملک الموت با هیبت بی مثالش اجل با ترس و مخوفش خبر مرگ مرا آوردنند و من تنها بی یارویاور در اتاق غمزده ی خود نشسته ام آخرین نفس آخرین لحظه زندگی آخرین نبض نزدیک می شود حسرت آخرین نگاه حسرت آخرین وداع حسرت آخرین دیدار گلویم را خشک کرده بود و من همچنان تنها نشسته ام جلیل میاحے دل نوشته های من ...
ما را در سایت دل نوشته های من دنبال می کنید

برچسب : تنهایی,تنها,تنهایی لیلا, نویسنده : 5jalilmayahi6 بازدید : 93 تاريخ : يکشنبه 7 آذر 1395 ساعت: 5:51

لبخند زیبایت و ناز چشمانت دنیای مرا  از ترانه و نغمه های عاشقانه پر می کند و مرا در بین زمین و آسمان ها و به سرزمین رویاها میان گلها و دریاها و در تمام رنگ ها میان یک سکوت و یک آرامش خاص و با صفا و به عالم دیگری می برد من و تو  دست در دست هم در دنیای زیبایی ها با هم قدم می زنیم عاشقانه و با تمام احساس به همدیگر نگاه میکنیم و به یکدیگر لبخند می زنیم و لحظه ها همچنان در حال گذر است مثل یک نسیم خنک در وسط تابستان دراعماق چشمانت که خانه و مسکن من شده است خیره می شوم جلیل میاحے دل نوشته های من ...
ما را در سایت دل نوشته های من دنبال می کنید

برچسب : سرزمین رویاها,سرزمین رویاها اصفهان,سرزمین رویاهای اصفهان, نویسنده : 5jalilmayahi6 بازدید : 125 تاريخ : يکشنبه 7 آذر 1395 ساعت: 5:50

باز امشب شدم دلتنگت دلتنگ حرفهای قشنگت دلتنگ چشمان زیبایت دلتنگ تمام نوشته هایت امشب خیلی دلنگرانتم واسه همین بیقرارتم نکنه واست اتفاقی افتاده که اینهمه پریشان حالتم به من هم حق بده یه خبری بهم بده یکم بمن فکر بکن با یه پیام شادم کن بخدا از دوریت دارم میمیرم سخت بیمارو غمگینم تا ابد به پایت میشینم بیا فاصله رو کم کنیم موانع رو حذف کنیم بیا همدیگرو احیا کنیم دوست ندارم بشم باعث ناراحتیت واسه همین هیچوقت زنگ نزدم به گوشیت نمیخوام مزاحمت باشم میخوام مونس و همدردت باشم یار و یاورت باشم میخوام همیشه درکنارت باشم در تمام غم و شادیهای دنیا و مشکلات سخت و دشوار فردا مثل کوه پشتت ایستاده باشم میشیم دو عاشق بی کلک و بی ریا میشیم اسطوره در قصه ها در کتابها جاری بر زبانها نمیدونم تونستی بفهمی که عزیز و مهمی اما خوب اینو میدونم  تو حل شدی توی خونم شدی رگ و تارو پودم مهر و عشقت شده عجینم فکر و خیالت شده همنشینم نام قشنگت شده ورد زبانم‌ آغوش گرمت شده سرزمینم تو تا ابد در وجودمی در خیال و افکارمی لحظه به لحظه به تو فکر میکنم دم به دم همه جا تو را طلب میکنم در طول زندگی روز و روشنایی شب و تاریکی و در ه دل نوشته های من ...
ما را در سایت دل نوشته های من دنبال می کنید

برچسب : بیقرارتم عشقم,بیقرارتم عزیزم,اس بیقرارتم, نویسنده : 5jalilmayahi6 بازدید : 170 تاريخ : يکشنبه 7 آذر 1395 ساعت: 5:50

امشب می خواهم نزد خوابت شکایت بکنم امشب می خواهم حرفهایی به او بگویم که تا به حال به تو نگفته ام امشب می خواهم بر سینه اش گریه کنم و به او بگویم صدایت را فراموش و سکوتت را گم کرده ام به او بگویم با همه ی خصوصیاتت  و با تمام دیوانه بازیهایت تو را دوست دارم و نمی توانم قلبم را از دوست داشتنت بازدارم و نمی توانم مانع دلتنگ شدنش بشوم نمی توانم از نوشتن حروف نامت جلوی مدادم را بگیرم و همچنان از تو از عشق تو از دوست داشتنت از دلتنگیت می نویسد و می خواهم به او بگویم اگر می توانستم و اگر دست من بود تا ابد در کنارت می ایستادم اما این را می دانم که تا ابد در قلبم در نوشته هایم خواهی ماند جلیل میاحے دل نوشته های من ...
ما را در سایت دل نوشته های من دنبال می کنید

برچسب : می خواهم زنده بمانم,می خواهمت چنان که,میخوامت خانومم, نویسنده : 5jalilmayahi6 بازدید : 137 تاريخ : يکشنبه 7 آذر 1395 ساعت: 5:50

در مدرسه عشق، معلم من،بود!! عشق و وفاداری را او به من آموخت، بارانی از عشق بر قلبم می بارید و از سقوط قطرات آن نغمه های عاشقانه برایم می سرود، مرا مجنون و مست عشق می کرد، تمام فکر و عقلم را سلب و روحم را بیتاب خود می کرد، از ضربان قلبم زیباترین ریتم را می ساخت و با زیبایی تمام آهنگ آن را می نواخت و با آوازش تمام مرغان عاشق را می رقصاند، اما روزگار و تقدیر بی رحم او را از من گرفت، و روح من برای همیشه همراه او رفت، و تا ابد جسد مرا بی روح و تنها گذاشت و آن دنیای زیبا و پر از عشق و روشنایی که برایم ساخته بود به غربتی سرد و تاریک تبدیل شد و من تنها و بی روح در آن غربت جا مانده ام و تنها با خاطرات او زنده ام جلیل میاحے   دل نوشته های من ...
ما را در سایت دل نوشته های من دنبال می کنید

برچسب : عشق ناکام,عشق ناکام شعر,عشق ناکام من, نویسنده : 5jalilmayahi6 بازدید : 141 تاريخ : يکشنبه 7 آذر 1395 ساعت: 5:50

بعد از بهار

از تابستان گفتیم

از پاییز نوشتیم

و حال زمستان در راه است

زمستان با شب های سرد و طولانی

همراه دریایی از احساس و دلتنگی

رویاهای دست نیافتنی

باران و خاطرات به یاد ماندنی

با قصه های پدر بزرگ

در کنار آتش بخاری

و گرمای زیر کرسی

همراه خاطرات گذشته

و صدای برخورد قطرات باران

بر بام و شیشه های پنجره

زمستان در راه است

جلیل میاحے

دل نوشته های من ...
ما را در سایت دل نوشته های من دنبال می کنید

برچسب : زمستان در راه است,شعر زمستان در راه است,سریال زمستان در راه است, نویسنده : 5jalilmayahi6 بازدید : 159 تاريخ : يکشنبه 7 آذر 1395 ساعت: 5:50

روح من،مملو از احساس سرد و یخ زده بود با آمدن زمستان بارانی از خاطرات بر آشیانه ای که سالهاست روحم در آن مخفی شده بود و با گرمای آن زندگی می کرد شروع به بارش کرد افکارم آشفته شد سعی می کردم راهی بیابم اما آن آشیانه با سیلی از خاطرات ویران شده بود و همچنان باران خاطرات بر روح من می بارید به فکر فرو رفتم! من به آن مخفیگاه اکتفا کرده بودم آیا او هم به من اکتفا کرده بود؟ پس چرا بعد از این همه سال خاطرات تازه توانست مخفیگاه روحم را پیدا کند؟ جلیل میاحے دل نوشته های من ...
ما را در سایت دل نوشته های من دنبال می کنید

برچسب : باران خاطراتم رابه یاد آور,باران خاطرات,خاطرات باران چشمانم, نویسنده : 5jalilmayahi6 بازدید : 112 تاريخ : يکشنبه 7 آذر 1395 ساعت: 5:50

کلمات نهالی هستند

که زبان شما آنها را خارج

و در قلب مخاطبتان می کارد،

قلب نهال ها را، پرورش می دهد

و با احساسات، آبیاری می کند،

حاصل آن نهال ها، باغی از قشنگ ترین

و زیباترین و جذاب ترین جمله های

عاشقانه در دل شنونده می شود،

بدون آنکه شما احساس بکنید،،،

جلیل میاحے 

دل نوشته های من ...
ما را در سایت دل نوشته های من دنبال می کنید

برچسب : کلمات رکیک تحریک کننده,کلمات مکنونه,کلمات عاشقانه, نویسنده : 5jalilmayahi6 بازدید : 113 تاريخ : يکشنبه 7 آذر 1395 ساعت: 5:49

گفتم به پدر روزی مرا پندی می آموزی؟ گفتا پدر، آری،،، به رهی که پدر رفت، مرو پسرم حرف پدر را، بشنو در زندگی عاشق، مشو به کسی وابسته، مشو نهایت عشق هست، فراق و جدایی، دلتنگی و تنهایی، اما، شد فراموشم حرف و، پند پدرم و به یکباره، کلاه رفت، بر سرم چو شدم، عاشق پیشه تیشه ی عمر، زدم بر ریشه در آتش عشق، هیزم شدم سوختم و، شعله شدم خاکسترو، نابود شدم کوچک و، تحقیر شدم رسوای، زمونه شدم گوش ندادم، به حرف پدرم روزگارم سیه و، دربه درم جلیل میاحے     دل نوشته های من ...
ما را در سایت دل نوشته های من دنبال می کنید

برچسب : حرف پدر,حرف پدر به پسر,حرف پدر به دختر, نویسنده : 5jalilmayahi6 بازدید : 155 تاريخ : يکشنبه 7 آذر 1395 ساعت: 5:49